نویسنده: فرزاد رمضانی بونش
کارشناس مسائل منطقه
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
واژگان كلیدی: سیاست خارجی پاكستان، بحرانهای عربی، سیاست خارجی پاكستان در بحرانهای عربی، سیاست خارجی، پاكستان
سیاست خارجی پاکستان در بحرانهای منطقه
در سالهای اخیر بحرانهای عربی در بحرین، سوریه، عراق و یمن از دل مشغولیهای رویکرد پاکستان در جهان عرب بوده است. در این بین با توجه به اینکه عربستان سعودی بیشترین نقش را در شورای همکاری خلیج فارس و تاثیر پذیری بر بحرانهای عربی اینک اسلام آباد تعیین رویکرد موثر در نگاه به بحرانهای عربی بین دو دیدگاه ایران و عربستان سخت بوده است. نوشتار زیر به بررسی مولفههای عمده و موثر در نگاه پاکستان به بحرانهای عربی پرداخته است.
متغیرهای داخلی پاکستان:
اگر به نقش متغیرهای داخلی پاکستان در نوع جهت دهی به نگاه پاکستان به بحرانهای عربی توجه کنیم باید گفت این متغیرهای نقش بسیار مهمی در نوع کنشگری و فراز و نشیبهای سیاست پاکستان در این بحرانها داشته اند. در این بین از یک سو دولتهای حزبی (حزب مسلم لیگ نواز شریف) در این زمینه نقش مهمی داشته است. در واقع حزب نواز نگاهی مثبت به همراهی و همگرایی با عربستان در مقایسه با اپوزسیون حزب مردم دارد. در بعد دیگری ارتش پاکستان که با عربستان سعودی دارای مناسبات نزدیکی بوده است با در نظر داشت منافع نظامی و امنیتی ویژه پاکستان به این بحرانها مینگرد. سوم احزاب اسلامی تندرو که از نظر فکری همکاریهایی با عربستان سعودی دارند متمایل به همگرایی با حول محور عربستان سعودی در این بحرانها هستند. اما در مقابل پاکستان کشوری با تنوع سیاسی، فرهنگی، قومی است بنابراین احزاب و جریانهای شیعی (جمعیت قابل توجهی از پاکستانیها شیعی هستند و حدود 20 درصد یعنی یک- پنجم جمعیت هستند) بریلویها و احزاب و گروههای سیاسی آنها از دخالت پاکستان و همکاری با عربستان یا ممانعت کرده ویا مخالف آن هستند. گذشته از این از نگاه مخالفان همگرایی با عربستان (چون جامعه مدنی، فرهیختگان و افرادی دارای استقلال فکر) بسیاری از بحرانهای عربی جنگ فرقهای است و پاکستان که نگران امنیت داخل کشور است نباید هویتها در درون پاکستان را از هم گسیختهتر کند و در مقابل همدیگر قرار دهد. از این دید با توجه به عنصر نارضایتی درجامعه پاکستان و کمبودهای مختلف در سطوح اقتصادی، امنیتی... ایفای نقش پاکستان در بحرانهای عربی ضرباتی گستردهای به کشور میزند و در کنار این نیز پاکستان نباید به سرعت رابطه خود را با همسایه خود ایران از دست بدهد.
متغیر اقتصاد و کمک کشورهای عربی:
پاکستانیها کشور نیازمندی هستند و به سرمایه و نفت و انرژی وابسته اند. در این بین از یک سو در حال حاضر بخش مهمی از نیروی کار پاکستانیها یا بیش از سه میلیون نفر از شهروندان پاکستانی در کشورهای عرب خلیج فارس کار میکنند و سالانه نزدیک 6 میلیارد دلار ارز خارجی به پاکستان (از کانال نیروی کار وارد میشود). حتی به نگاهی دیگر دو میلیون پاکستانی در عربستان شاغلند که سالانه حدود 5 میلیارد دلار ارز به عربستان میفرستند. همچنین پاکستانیها پس از هندیها بیشترین جمعیت اتباع خارجی در بحرین را تشکیل میدهند. در همین بین پاکستان حدود 11 میلیارد دلار مناسبات تجاری با این کشورها دارد و مناسبات اقتصادی آنها بسیار گسترده است. در بعد کمکهای مالی معنوی مذهبی و... نیز این کشورها نقش مهمی در کمک به پاکستان بازی میکنند. چنانچه آنان عملا میتوانند منابع اقتصادی در اختیار قرار دهند و قولهای مساعد برای سرمایه گذاری دهند. چنانچه در سفر قبلی سلمان بن عبدالعزیز به پاکستان، حدود یک و نیم میلیارد دلار کمك مالی به پاکستان داد. این امر در حالی است که حزب مسلم لیگ نواز در انتخاباتی سال 2013 از مساعدتهای مالی عربستان برخوردار بود.
همکاریهای نظامی امنیتی پاکستان با کشورهای شورای همکاری:
در واقع ناتوانی ارتشهای حوزه خلیج فارس موجب شده این کشورها به پاکستان توجه داشته باشند و بر روی تامین امنیت و ظرفیتهای نظامی پاکستان حساب ویژهای باز کرده و در شرایط بحرانی٬ به خصوص در بحرانهای داخلی روی کمک پاکستانیها حساب کنند.در واقع از دید کشورهایی چون عربستان، بحرین و... کمکهای نظامی پاکستان ارزانتر٬ فرمانبردارتر٬ قابل اتکاتر است و همپیمانی با پاکستان برای داشتن یک متحد نزدیک غیر عرب در منطقه برای همکاری و همگرایی در جهان عرب و موفقیت در چالشهای امنیتی داخلی مفید است. این امر در حالی است که از نگاه ریاض پاکستان کشوری غیرعربی است و نمیتواند رقیب عربستان در جهان عرب باشد. در کنار این نیز باید توجه داشت که بازنشستگان ارتش نیروهایی را تربیت و به کشورهای متقاضی حوزه خلیج فارس ارسال میکنند و تأمین نیروی انسانی نظامی از منافع اسلام آباد در این حوزه است. چنانچه تعداد قابل توجهی از بازنشستگان نظامی پاکستان در منطقه حضور دارند و به عنوان نمونه بر اساس آمار و ارقام اعلام شده، اقلیت پاکستانی مقیم بحرین نقش عمدهای در حوزه امنیتی و نظامی دارند. در بعد دیگری کمکهای مالی این کشورها به برنامههای نظامی پاکستان همواره وجود داشته است و بخش قابل توجهی از ظرفیت نظامی پاکستان با کمک عربستان آنها بوده است.
متغیر نوع نگاه ایرانی:
اگر ایران را بخشی از معادلات در بحرانهای عربی بدانیم، رقابت ایران و عربستان سعودی پاکستانیها را در موقعیتی بسیار سخت قرار داده است. در واقع پاکستان با توجه به نوع نگرش حزب مردم و احزاب منتقد و جریانهای شیعی و بریلوی نمی تواند در معادله بین ایران و عربستان، سیاست خارجی خود را به گونه کاملی با ریاض در بحرانهای عربی همراه سازند. در این بین ایران و پاکستان حدود 900 کیلومتر مرز مشترک دارند و از لحاظ امنیتی و مسئله مواد مخدر و گروههای رادیکالی و.. تهدیدات مشترکی دارند و نیازهای هر دو کشور ایجاب میکند ملاحظات همدیگر را در نظر گیرند. بنابراین با توجه به رویکرد تهران در بحرانهای عربی اسلام آباد نمی تواند به رویکرد ایران بیتوجه باشد و یا در مقابل آن قرار گیرد.
نتیجه گیری:
آنچه مشخص است هر چند پاکستان با عربستان سعودی روابط نزدیکتری دارد، اما هم چنان خواهان سیاست متوازن در مناسبات خود با ایران و عربستان سعودی است. در واقع برای پاکستانیها سخت است که خود را با رویکرد ریاض هماهنگ کنندو از آن کاملا فاصله گیرند. در واقع با توجه به متغیرهای گوناگون یاد شده در بالا هر چند ممکن است در ائتلافهای عربی و نظامی متحد عربستان حضوری شعاری داشته باشد، اما تلاش میکند در کار بهره گیری از منافع نظامی، امنیتی و مالی همکاریهای حداقلی با ریاض در حوزههایی مستقیم رویارویی در بحرانها حضور نیابند و با طلب میلیارد دلار و یا معامله هنگفت نقشهای غیر مستقیم داشته یا در اثر میانجیگری تنشها را کاهش و مناسبات حداقل متوازنی بین ایران و عربستان داشته باشند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4818